مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت از نظر روانشناسی
در خانوادههای پرجمعیت نحوهی ارتباط والدین با فرزندان بسیار متفاوت است. هر فرزند بسته به جایگاه خود تحت تاثیر رفتارهای خاصی قرار میگیرد. یکی از فرزندانی که به دلیل جایگاه ویژهاش شرایط بسیار متفاوتی در خانواده دارد، فرزند آخر است. به هر نسبت که تعداد فرزندان بیشتر باشد، شرایط فرزند آخر پیچیدهتر هم میشود. با این حال شما به عنوان والدین باید به نیازهای این فرزند خود نیز توجه داشته باشید و با آگاهی از مشکلات بالقوهای که در کمین اوست، شرایط را به بهترین نحو برای تربیت و پرورش او مهیا کنید. در ادامه قصد داریم در مورد شرایط فرزند آخر و مشکلاتی که ممکن است با آنها برخورد کند، بیشتر توضیح میدهیم.
سختگیری کمتر برای فرزندان آخر
یکی از نکاتی که در بسیاری از خانوادهها دیده میشود، این است که با افزایش تعداد فرزندان، والدین سختگیریهای خود را از دست میدهند و دیگر کنترل کامل و مقرراتی که برای بچههای بزرگتر داشتهاند را برای بچههای کوچکتر اعمال نمیکنند. در نتیجه، فرزندان آخر معمولاً بیشتر از خواهر و برادرانشان از مسئولیت کارها یا اجرای قوانین سختگیرانهای که دیگر فرزندان رعایت میکردهاند فرار میکنند. آنها مسئولیت کمتری بر عهده میگیرند، بنابراین معمولاً بیخیال، راحت، خوشگذران، محبتآمیز و اجتماعیتر از دیگر بچههای خانواده میشوند.
سختگیری کمتر برای بچههای کوچکتر میتواند از دو جنبه مشکلساز باشد:
- اولاً بچههای کوچکتر حس مسئولیت پذیری کمتری نسبت به دیگر فرزندان خواهد داشت و ممکن است در آینده افراد بیمسئولیتی شوند یا چون با سختگیری کمتری مواجه میشوند ممکن است دچار این تصور شوند که از دیگر فرزندان عزیزترند و در نتیجه لوس و وابسته شده یا به هنجارهای خانواده بیاعتنایی کند.
- این رفتار با کودک در جمع و بیتوجهی یا آسان گرفتن به بچهی آخر باعث میشود دیگر بچهها نیز به تخلف و سرکشی علاقهمند شوند. بخصوص زمانی که جنسیت فرزندان متفاوت باشد.
کودک آخر جدی گرفته نمیشود
یکی دیگر از مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمیعت این است که همیشه به آنها به چشم کودک نگاه میشود. این تا بخش زیادی از این ناشی میشود که والدین در زمان تولد این فرزند سن بیشتری دارند و در نتیجه به اصطلاح قلب رقیقتری پیدا کردهاند و وابستگی بیشتری به فرزند آخرشان احساس میکنند. از چشم والدین فرزند آخر همیشه کودک میماند. حتی زمانی که خود زندگی مستقلی داشته باشد. این موضوع از جهات مختلف بر تربیت این فرزند تاثیر میگذارد.
باعث میشود دیگر اعضای خانواده و به ویژه سایر خواهران و برادران فرزند خود را جدی نگیرند. و در تصمیمگیریهای مهم او را سهیم نکنند. این موضوع در درجهی اول باعث از دست رفتن اعتماد به نفس فرزند آخر، کم تجربگی، و حتی افزایش بیمسئولیتی میشود که در آینده برایش مشکلساز میشوند.
نگاه کردن به فرزند آخر به چشم کودک باعث بروز مشکلات زیادی در او میشود. مشخص شده است بیشتر کودکان آخر خانواده به خاطر این شیوهی برخوردی لوس و وابسته میشوند و تمایل دارند انجام کارهایشان را به عهدهی دیگران بیاندازند. به جز این وابستگی شدیدشان به پدر و مادر حتی بعد از ازدواج نیز میتواند ادامه پیدا کرده و برای همسرانشان مشکلساز شود.
زمانی که خواهر و برادران دیگر برای موقعیتهای تحصیلی یا ازدواج خانه را ترک کنند تمرکز والدین روی فرزند آخر زیاد شده و در بسیاری از مواقع وابستگی آنها بسیار افزایش پیدا میکند در حدی که ممکن است اجازه ندهند در شهر دیگری تحصیل کند یا حتی ازدواجش را به تاخیر بیاندازند.
والدین انرژی کافی را ندارند
برعکس مورد بالا نیز صادق است. یکی از مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت این است که والدین به اندازهی فرزند اول برای آنها انرژی ندارند. ممکن است کارهایی برای فرزند اول انجام شده باشد که برای فرزند آخر انجام نشود. زیرا والدین دیگر انرژی سابق را ندارند. جشنهای زیادی که برای فرزندان اول گرفته شده است، وسایلی که برایشان تهیه شده است و عشق و توجهی که دریافت کردهاند ممکن است به کودکان کوچکتر نرسد. این موضوع ممکن است باعث حسادت کودک آخر به دیگر فرزندان و ایجاد فاصله در بین آنها شود.
منابع مالی خانواده محدود است
یکی دیگر از مشکلاتی که کودکان آخر ممکن است با آن رو به رو شوند، کمبود منابع مالی خانواده ست. این موضوع به ویژه در زمان ازدواج یا تحصیل این فرزندان دیده میشود. اگر پدر و مادر برنامهریزی مالی خوبی نداشته باشند، ممکن است برای موقعیتهای مهم زندگی فرزند آخر پول کافی را نداشته باشند و درنتیجه نتوانند رسیدگیهایی که برای فرزند اول انجام میدادند را برای او نیز انجام دهند.
احتمال تولد ناخواسته زیاد است
تولد ناخواسته در مورد کودکان آخر به مراتب از دیگر کودکان بسیار بیشتر است. در تحقیقات انجام شده مشخص شده است که درصد زیادی از فرزندان آخر به صورت ناخواسته و در شرایطی که خانواده از نظر مالی یا روحی آماده نبوده است به دنیا آمدهاند. این موضوع از جهات مختلفی بر زندگی آنها تاثیر میگذارد به ویژه از جنبههای مالی نه تنها خود فرزند بلکه دیگر اعضای خانواده را تحتفشار قرار میدهد.
در بسیاری از این مواقع اختلاف سنی کودک آخر با فرزند قبلی یا بسیار کم و یا بسیار زیاد است. در شرایطی که اختلاف بسیار کم باشد مشکلات زیادی در زمان بزرگ کردنشان رخ میدهد. به عنوان مثال، ممکن است تولد فرزند آخر مانع از شیردهی یا سایر نگهداریهای مناسب فرزند قبلی شود. یا خانواده از نظر تامین منابع مختلف به صورت همزمان برای این دو کودک دچار مشکل باشد. اگر هم فاصلهی سنی بیش از حد زیاد شود باعث میشود بین بچهها از نظر روحی فاصله ایجاد شده و آنها نتوانند با هم ارتباط خوبی برقرار کنند.
مقایسهی کودک آخر با دیگر فرزندان
یکی از اساسیترین مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمیعت، مقایسهی آنها با دیگر فرزندان است. به ویژه اگر فرزندهای قبلی موفقیتهای تحصیلی و مالی زیادی داشته باشند این توقع از کودک آخر میرود که او هم راه آنها را ادامه دهد و در نتیجه ممکن است آنها از نظر روحی تحت فشار قرار بگیرند. این فشار نه تنها از سمت والدین بلکه از سمت فامیلها و اطرافیانشان نیز هست. در بسیاری از خانوادههای فرزندان قبلی به عنوان الگویی برای فرزند آخر در نظر گرفته میشوند که میتواند آنها را ناراحت کند یا حتی منجر به ایجاد فاصلهی عاطفی فرزندان از یکدیگر شود.
اختلاف سنی با والدین بیشتر است
فرزند خانواده به مراتب نسبت به دیگر فرزندان اختلاف سنی بیشتری با والدین دارد به ویژه در خانوادههای پرجمعیت. همین موضوع باعث میشود که آنها خود را از نسل دیگری بدانند و نسبت به فرزندان اول، فاصلهی بیشتری با پدر و مادر خود حس کنند، نظرات و سلیقههای یکدیگر را کمتر قبول داشته باشند. این موضوع در بعضی موارد منجر به سرکشی هم میشود و از آنجایی که والدین حالا مشغلههای بیشتری دارند، ممکن است مانند فرزند اول انرژی زیادی برای سختگیری و حل این مشکلات نداشته باشند.
سخن پایانی
بسیاری از مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت با برنامهریزی درست برای زمان بچهدار شدن برطرف شده یا قابل جلوگیری هستند. به جز آن شما باید برای تربیت فرزندان خود، به هر تعدادی که هستند آموزش ببینید. وظیفهی والدینی شما با افزایش تعداد فرزندان کاهش پیدا نمیکند بلکه به نظر میرسد باید متمرکزتر شوید. تربیت فرزند آخر به همان اندازهی فرزندان اول مهم است و شما باید با برنامهریزی دقیق و دریافت آموزشهای کافی از آنها افراد مسئولیتپذیر، موثر و موفقی برای جامعه بسازید و نباید اجازه دهید جایگاه فرزندان، شرایط تربیتیشان را تحتتاثیر خود قرار دهد.